شفاعت روز قيامت
عن الرضا عليهالسلام أنه قال له رجل من أهل خراسان:
يا ابن رسول الله رأيت رسول الله صلي الله عليه و آله في المنام كأنه يقول لي:
كيف أنتم اذا دفن في أرضكم بعضي فاستخفظتم و ديعتي و غيب في ثراكم نجمي؟
فقال له الرضا عليهالسلام:
«أنا المدفون في أرضكم،و أنا بضعة من نبيكم، و أنا الوديعة و النجم، ألا فمن زارني و هو يعرف ما أوجب الله تبارك و تعالي من حقي و طاعتي، فأنا و آبائي شفعاؤه يوم القيامة، و من كنا شفعاءه يوم القيامة نجا و لو كان عليه مثل وزر الثقلين الجن و الأنس.»
مردي خراساني به امام رضا عليهالسلام عرض نمود:
اي فرزند رسول خدا، پيامبر خدا صلي الله عليه و آله را در خواب ديدم كه به من فرمود:
«چگونه است حال شما آن هنگام كه فردي از (خاندان) من در سرزمين شما دفن گردد و شما به حفظ اين امانت من اهتمام نماييد و ستارهي من در خاك شما پنهان گردد؟»
امام رضا عليهالسلام فرمود:
«من هستم كه در سرزمين شما دفن ميگردم؛ من پارهي تن پيامبر شما هستم؛ و منم آن امانت و ستاره، آگاه باشيد كسي كه مرا زيارت كند، در حالي كه بداند كه خداي تبارك و تعالي (اداي) حق و پيروي مرا واجب ساخته است، من و پدرانم روز قيامت شفيعان او خواهيم بود، و كسي كه ما روز قيامت شفيع او باشيم (از آتش دوزخ) رهايي مييابد، هر چند بار گناهان جن و انس بر او باشد.»