معرفی وبلاگ
ما از خم پرجوش ولايت مستيم/ عهدي ازلي با ره مولا بستيم/ بنگر که وظيفه چيست در اين ميدان/ ما افسر جنگ نرم آقا هستيم/ وبلاگ فرهنگي مذهبي شهيدان عبوري مدیر وبلاگ احسان آزرده
دسته
لينك دوستان
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 314623
تعداد نوشته ها : 123
تعداد نظرات : 121
Rss
طراح قالب
GraphistThem241

 مغز آدمي شگفت انگيز ترين پديده عالم خلقت است. دانشگر در شماره هاي پيشين خود چندين گزارش مفصل درباره ي شگفتي هاي مغز انسان منتشر كرده است، زيرا شناخت مغز در واقع شناخت انسان و رازها و پيچيدگي هاي وجود اوست. در مقاله اي كه اكنون مي خوانيد به يك پرسش بنيادي ديگر درباره ي مغز پرداخته شده است: آيا مغز زنان و مردان با هم تفاوت دارند؟ " اين پرسش يك سده پيش عرصه ي دانش مطرح شد، و امسال با سخنراني رئيس دانشگاه "هاروارد" دوباره پرسش روز شده است. پاسخي كه تا امروز پذيزفته شده اين است كه: " البته تفاوت هايي ميان مغز زنان و مردان وجود دارد، اما اين تفاوتها به هيچ وجه دليل برتري يكي بر ديگري نيست. شايد با عواطف و احساسات و رفتار زنان و مردان دست پيدا كنيم، و مثلاً در معالجه ي بيماري هاي مختلف به جنسيت افراد نيز توجه نماييم.

در يك روز ابري در اواسط ژانويه، "لارنس سامرز"، رئيس دانشگاه هاروارد، اين امكان را مطرح كرد كه تفاوتهاي ذاتي در ساختمان مغز مردان و زنان شايد عامل اصلي نسبت كم تعداد زنان به مردان در عرصه ي علوم باشد. اظهارات او آتش جدلي را دوباره شعله ور كرد كه يك قرن است بيش و كم فروزان است، يعني از همان زماني كه برخي از دانشمندان كه مغز هر دو جنس را اندازه مي گرفتند با استفاده از يافته ي اصلي خود، يعني اينكه معمولاً مغر زنان كوچك تر از مردان است، به تائيد اين ديدگاه برخاستند كه زنان از لحاظ عقلي فرو دست تر از مردان اند.

اما تا به امروز هيچ كس نتوانسته شواهدي بيابد حاكي از اينكه عدم مشابهت كالبد شناختي ممكن است سبب شود كه زنان قادر نباشند به تشخيص آكادميك در عرصه هاي رياضي، فيزيك يا مهندسي دست يابند. و تازه، معلوم شده است كه مغز مردان و زنان از بسياري جهات كاملاً به هم شباهت دارد. با اين همه در ده سال گذشته، پژوهشگران خيل حيرت آوري از تفاوت هاي ساختاري، شيميايي و كار كردي در مغز زنان و مردان را ثابت كرده اند. البته اين تفاوت ها تنها "تفاوت" هستند نه دليل برتري يكي بر ديگري.

اين عدم شباهت ها صرفاً مشخصه هاي خاص و جالب هر جنس نيستند كه احتمالاً توضيح مي دهند چرا مردان بيش از زنان از تماشاي فيلم هاي "سه كله پوك" لذت مي برند. اين يافته ها اين امكان را مطرح مي كنند كه شايد لازم باشد براي معالجه ي انواع و اقسام بيماري ها، از جمله افسردگي، اعتياد، اسكيزوفرني و .... درمان هاي خاص زنانه و مردانه ابداع كنيم. علاوه بر اين، اين تفاوت ها نشان مي دهند پژوهشگراني كه ساختار و كاركرد مغز انسان ها را مي كاوند بايد جنسيت اشخاص مورد آزمون خود را به هنگام تحليل داده هاي مربوط به آنها در نظر بگيرند و در مطالعات آتي از زنان و مردان هر دو استفاده كنند، در غير اينصورت ممكن است نتايج حاصل از مطالعاتشان گمراه كننده باشد.

 

 آيا مغز زن و مرد ساختي متفاوت دارد؟

  تا همين چندي پيش، عصب شناسان معتقد بودند كه تفاوت هاي مغز زن و مرد صرفاً منحصر به مناطقي از مغز است كه در رفتار جفتگيري دخالت دارد. "سيمور ليواين" از  دانشگاه استنفورد در مقاله اي كه در سال 1345/1966 تحت عناون" تفاوت هاي مغز دو جنس "نوشت تشريح كرد كه چگونه هورمون هاي جنسي به هدايت رفتارهاي واگري توليد مثل در موش ها كمك مي كنند. ليواين در اين بررسي خود فقط از يك منطقه ي مغز نام برده بود: هيپوتالاموس(سازه اي كوچك در قاعده ي مغز كه در تنظيم توليد هورمون و كنترل رفتارهاي اساسي همچون خوردن، آشاميدن و آميزش دخالت دارد) يك نسل از عصب شناسان با اين اعتقاد به عرصه رسيدند كه "تفاوت هاي مغز دو جنس" عمدتاً به رفتارهاي جفتگيري، هورمون هاي جنسي و هيپوتالاموس مربوط مي شود.

حال اما اين ديدگاه با انبوه يافته هايي كه تاثير جنسيت را در حوزه هاي متعدد شناخت و رفتار از جمله حافظه، عاطفه، بينايي، شنوايي، پردازش چهره ها و پاسخ مغز به هورمون هاي فشار عصبي برجسته مي سازند دگرگون مي شود. اين پيشرفت ها در پنج تا ده سال گذشته به يمن كاربرد فزاينده ي تكنيك هاي پيچيده ي تصوير برداري غير تهاجمي از قبيل توموگرافي با گسيل پوزيترون(پي اي تي) و تصوير برداري با تشديد مغناطيسي كاركردي (اف ام آر آي)، كه قادرند به درون مغز داوطلبان زنده سرك بكشند، تسريع شده است.

اين آزمايش ها كه به كمك تصويربرداري انجام شده آشكار ساخته كه تفاوت هاي كالبد شناختي در مناطق متعددي در سر تا سر مغز يافت مي شوند. براي مثال، "جيل گلدستاين" از دانشكده ي پزشكي دانشگاه هاروارد و همكارانش با استفاده از " ام آر آي"اندازه ي چندين ناحيه ي قشري و زير قشري مغز را اندازه گرفتند. اين پژوهشگران از جمله دريافتند كه بخش هايي از قشر پيشاني مغز جايگاه بسياري از كاركردهاي شناختي عالي است در زنان حجيم تر از مردان است، همچنان كه بخش هايي از قشر كناري كه در پاسخ هاي هيجاني دخالت دارد. در مردان نيز بخش هايي از قشر آهيانه اي كه در ادراك فضا دخالت دارد از زنان بزرگ تر است، و همين طور بادامه ي مغز (ساختاري بادام شكل كه به اطلاعات بر انگيزاننده ي هيجانات پاسخ مي دهد يعني به هر چيز كه سبب تند شدن ضربان قلب و ترشح آدرنالين مي شود)اين اختلاف اندازه ها و نيز ساير تفاوت هاي ذكر شده در سر تا سر مقاله نسبي اند: يعني مقصود از آنها حجم كلي آن سازه نسبت به حجم كلي مغز است.

تفاوت در اندازه ي سازه هاي مغزي را عموماً بازتابنده ي اهميت نسبي آنها براي جانور مي دانند. براي مثال، نخستي ها بيشتر بر بينايي متكي اند تا بويايي؛ در موش ها فضايي بيشتر به بويايي اختصاص يافته است. بنابر اين، وجود اختلافات كالبد شناختي گسترده بين زنان و مردان نشان دهنده ي اين است كه جنسيت  در نحوه ي عملكرد مغز تأثير مي گذارد.

ساير تحقيقات به كشف تفاوت هاي كالبد شناختي دو جنس در سطح سلول پرداخته اند. براي مثال، "سانرا ويتلسن" و همكارانش در دانشگاه "مك مستر" كشف كرده انند كه تراكم ياخته هاي عصبي در بخش هايي از قطعه ي گيجگاهي قشر مغز، كه با پردازش زبان و درك و مفهوم متن سرو كار دارد، در زنان بسيار بيشتر است.

پژوهشگران با شمارش ياخته هاي عصبي در نمونه هاي كالبدشكافي دريافتند كه در زنان در دو لايه از شش لايه ي قشر مغز در هر واحد حجم ياخته هاي بيشتري دارند. يافته هاي مشابه نيز در مورد قطعه ي پيشاني متعاقباً گزارش شد. با در دست داشتن اين اطلاعات، عصب شناسان حال مي توانند به كاوش در اين زمينه بپردازند كه آيا اختلافات ناشي از جنسيت از لحاظ تعداد ياخته هاي عصبي با تفاوت در توانايي هاي شناختي همبستگي دارد براي مثال بررسي كنند كه آيا اين ازدياد تراكم ياخته هاي عصبي در قشر شنوايي مغز زنان با عملكرد بهتر زنان در آزمون هاي سيالي كلامي ارتباط دارد يا نه.

اين تفاوت هاي كالبدشناختي شايد عمدتاً نتيجه ي فعاليت هورمون هاي جنسي باشد كه مغز جنين را لبريز مي كنند. اين ستروئيدها به هدايت سازماندهي و ارتباطات مغز در طول تكامل آن كمك مي كنند و در ساختار و تراكم سلول هاي عصبي در مناطق مختلف مغز تأثير مي گذارند. جالب اين است كه نواحي مغزي كه بنا به يافته هاي "گلدستاين" در زنان و مردان متفاوت است همان نواحي است كه در حيوانات حاوي بيشترين تعداد گيرنده هاي هورمون هاي جنسي در طي رشد است. اين همبستگي ميان اندازه ي منطقه ي مغز در بزرگسالان و عمل استروئيد جنسي در دوره ي زهداني حاكي از آن است كه دست كم بخشي از تفاوت هاي جنسي در كاركرد شناختي ناشي از تأثيرت فرهنگي يا تغييرات هورموني در دوره ي بلوغ نيست، بكه در واقع از همان بدو تولد وجود دارد.

 

 گرايش هاي ذاتي زن و مرد

  چندين مطالعه ي هيجان انگيز در زمينه ي رفتار بر شواهد دال بر ايجاد برخي از تفاوت هاي جنسيتي در مغز پيش از اينكه نوزاد اولين نفسش را بكشد افزوده اند. در طي سال ها، پژوهشگران بسياي از هم جدا مي شود. پسران و دختران خردسال در زمان انتخاب اسباب بازي از هم جدا مي شود. پسران معمولاً به سمت توپ يا ماشين هاي اسباب بازي گرايش دارند، حال آنكه دختران معمولاً به سمت عروسك كشيده مي شوند. اما هيچ كس واقعاً نميتواند بگويد كه آيا اين رجحان ها را فرهنگ رايج جامعه ديكته مي كند يا زيست شناسي ذاتي مغز.

براي يافتن پاسخ اين پرسش، "مليسا هاينز" از سيتي يونيورسيتي لندن و "گريان آلگزاندر" از دانشگاه تگزاس به سراغ ميمون ها رفتند كه يكي از نزديك ترين اقوام ما در ميان حيوانات اند. پژوهشگران به گروهي از ميمون هاي "وروت" (vervet: نوعي ميمون در جنوب و مشرق آفريقا) امكان انتخاب از ميان چند اسباب بازي را دادند كه شامل عروسك هاي پارچه اي، كاميون اسباب بازي و اقلامي مثل كتاب هاي مصور بود كه از لحاظ جنسي، خنثي هستند. آنان متوجه شدند كه ميمون هاي نر در مقايسه با همتايان مونثشان وقت بيشتري را صرف تعامل با اسباب بازي هايي مي كنند كه نوعاً دختران آنها را ترجيح مي دهند. هر دو جنس به ميزاني مساوي با كتاب هاي مصور و ساير اسباب بازي هاي خنثي از نظر جنسيتي ور رفتند.

چون بعيد است كه گرايش ميمون هاي "وروت" متأثر از فشارهاي اجتماعي فرهنگ انساني بوده باشد، اين نتايج حكايت از آن دارد كه ترجيح اسباب بازي ها در كودكان، دست كم تا حدي، ناشي از تفاوت هاي زيست شناختي ذاتي است. اين واگرايي، و در واقع تمامي تفاوت هاي كالبد شناختي مغز دو جنس احتمالاً در نتيجه ي فشارهاي انتخاب در حين تكامل رخ داده اند. در مورد مطالعه ي مربوط به اسباب بازي ها، نرها چه انسان و چه نخستي ها اسباب بازي هايي را ترجيح مي دهند كه بتوان آنها را در فضا به پيش راند و بازي پر قيل و قال به راه انداخت.و به نظر مي رسد معقول است اگر فرض كنيم به اين كيفيت ها ممكن است با رفتارهاي مفيد براي شكار و جفت يابي مربوط باشند. به همين ترتيب مي توان اين فرضيه را مطرح كرد كه افراد مونث هم اسباب بازي هايي انتخاب مي كنند كه به آنها امكان مي دهد مهارت هايي را كه روزي براي پرورش فرزندانشان لازم است تمرين كنند.

رويكرد "سايمون بارون_كوهن" و همكارانش در دانشگاه كمبريج در پرداختن به تأثير سرشت در برابر پرورش از لحاظ تفاوت هاي دو جنس متفاوت اما به هيمن اندازه خلاق است. پژوهشگران متعددي عدم شباهت نوزادان مذكر و مونث را از لحاظ "مردم _ محور" بودنشان وصف كرده اند. براي مثال، :بارون_كوهن" و دانشجويش دريافتند كه دختران يك ساله مدت زمان بيش از پسران همسن خود به مادرشان نگاه مي كنند. و زماني كه به اين كودكان امكان تماشاي فيلم داده مي شد به مدت بيشتري نگاه مي كردند، حال آنكه پسران به سمت فيلمي گرايش داشتند كه در آن اتومبيل نشان داده مي شد.

البته اين ترجيحات را مي شود به تفاوت هاي نحوه ي رفتار يا بازي بزرگسالان با پسران و دختران نسبت داد. براي حذف اين امكان، "بارون_كوهن"  و دانشجويش يك گام پيشتر رفتند. آنان دروبين ويديوي خود را به بخش زايمان يك بيمارستان بردند تا ترجيحات نوزادان يك روزه را بررسي كنند. به اين نوزادان صورت مهربان يك دانشجوي دختر زنده يا عروسك آويزي از صورت همان دانشجو با همان رنگ و شكل و اندازه را نشان مي دادند كه اجزاي صورتش را در خم ريخته بودند. براي پيشگيري از هر گونه سوگيري، آزمايشگران در زمان آزمايش از جنسيت هر نوزاد بي خبر بودند. زماني كه نوارها را تماشا مي كردند، متوجه شدند كه دختران مدت زمان بيشتري به دانشجوي زنده نگاه كرده اند، حال آنكه پسران به شيء مكانيكي بيشتر نگاه كرده بودند. اين تفاوت در علاقه ي اجتماعي در اولين روز زندگي آشكار بود كه باز به طور ضمني حكايت از آن دارد كه ما برخي تفاوت هاي شناختي ذاتي جنس خود از مادر به دنيا مي آييم.

 

واكنش هاي زن و مرد در برابر تنش ها

 در بسياري موارد، تفاوت هاي شيميايي و ساخت مغز دو جنس در چگونگي پاسخ نرها و ماده ها به محيطشان يا واكنش آنان به رخدادهاي تنش زا و ميزان به خاطر سپردن اين رخدادها تأثير مي گذارد. براي مثال بادامه ي مغز را در نظر بگيريد. "گلدستاين" و ديگران گزارش كرده اند كه بادامه ي مغز مردان بزرگ تر از زنان است، و ارتباطات ياخته هاي عصبي اين منطقه در موش هاي نر بسيار بيشتر از موش هاي ماده است. انتظار مي رود اين تفاوت هاي كالبد شناختي در نحوه ي واكنش نرها و ماده ها در برابر فشار عصبي تقاوت هايي ايجاد كند.

براي ارزيابي تفاوت يا عدم تفاوت پاسخ بادامه ي نرها و ماده ها به فشار عصبي، "كاتارينا براون" و همكارانش در دانشگاه "اتو فن گوريك" (در ماگدبورگ آلمان" همزاد را از مادرشان براي مدتي كوتاه جدا كردند.(Degu: جانوري شبيه جوجه تيغي ار آمريكاي جنوبي)براي اين جوندگان اجتماعي امريكاي جنوبي همچون سنجاب هاي مرغزار در جرگه هاي بزرگ زندگي مي كنند، حتي جدايي موقت هم ممكن است بسيار آزار دهنده باشد. اين پژوهشگران پس از اين تجمع گيرنده هاي "سروتونين" را در مناطق مختلف مغز اندازه گرفتند. سروتونين انتقال دهنده ي عصبي يا مولكول حامل سيگنالي است كه كليد واسطه ي رفتار هيجاني است. (براي مثال، مصرف فلوكستين كاركرد سروتونين را افزايش ميدهد.)

پژوهشگران اجازه دادند كه توله ها در دوره ي جدايي صداي مادرشان را بشنوند و دريافتند كه اين درونداد شنيداري تجمع گيرنده هاي "سروتين" را در بادامه ي مغز توله هاي نر افزايش داده، اما تجمع همين گيرنده ها را در توله هاي ماده كاهش داده است. هر چند دشوار بتوان از اين مطالعه به نتايجي در مورد رفتار انسان دست يافت، اما نتايج آن اشاراتي است بر اينكه اگر اتفاق مشابهي براي كودكان رخ دهد، اضطراب جدايي ممكن است در بهداشت عاطفي نوزادان مذكر و مونث تأثيرات متفاوتي بگذارد. اگر بخواهيم براي مثال درك كنيم كه چرا اختلالات اضطراب در دختران بسيار  شايع تر است تا در پسران، دست زدن به آزمايش هايي چون اينها ضروري است.

منطقه ي ديگري در مغز كه امروز مي دانيم از لحاظ كالبدشناسي و پاسخ به فشار عصبي در دو جنس تفاوت دارد "هيپوكامپ" است(كه سازه اي است حياتي براي ذخيره ي خاطره و نقشه برداري فضايي از محيط فيزيكي.).

تصويربرداري ها به طور يكنواخت نشان مي دهند كه هيپوكامپ مغز زنان بزرگ تر از مردان اسن.اين تفاوت هاي كالبد شناختي ممكن است به نحوي با تفاوت هاي مسير يابي مردان و زنان ارتباط  نزديك داشته باشد. مطالعات بسيار حاكي از آن است كه مردان به احتمال بيشتر مي توانند با تخمين زدن فاصله ي فضايي و جهت راهيابي كنند ("ناوبري كور")، حال آنكه زنان به احتمال بيشتر با زير نظر گرفتن علايم و نشانه ها راهيابي مي كنند. موش هاي نر نيز با استفاده از اطلاعات مربوط به حهت موقعيت راه خود را در ماز پيدا مي كنند، حال آنكه موش هاي ماده در همان مازها بيشتر با استفاده از نشانه هاي موجود راه خود را مي يابند. (به هر حال، هنوز مانده تا محققان اثبات كنند كه موش هاي نر كمتر از ماده ها درباره ي مسير سوال مي كنند.)

حتي ياخته هاي عصبي موجود در هيپوكامپ مغز نرها و ماده ها دست كم از لحاظ نحوه ي واكنش به تجارب يادگيري، رفتار متفاوتي دارند.

براي مثال، "جنيس جوراسكا" و همكارانش در دانشگاه "ايلي نوي" نشان داده اند كه قرار دادن موش ها در يك "محيط غني شده"(يعني قفس هاي پر از اسباب بازي و جوندگان ديگر براي ارتقاي تعامل اجتماعي) در ساختمان ياخته هاي عصبي موجود در هيپوكامپ موش هاي نر و ماده تأثيرات نا مشابهي داشت. در ماده ها، اين تجربه سبب شد كه شاخه هاي درختان "دندريت" سلول هاي عصبي _(يعني ساختارهاي چند شاخه اي كه سيگنال ها را از ياخته هاي عصبي ديگر دريافت مي كنند)_ "انبوه تر" مي شوند.

اين تغيير محتملاً منعكس كننده افزايشي در ارتباطات ياخته ها عصبي است كه تصور مي شود در ذخيره سازي خاطرات دخالت دارند. اما در نرها، محيط پيچيده در درختان دندريت تأثيري نداشت يا اندكي آنها را هرس كرد.

اما يادگيري موش هاي نر گاه در هنگام فشار عصبي بهتر مي شود. "تريسي شورس" از "دانشگاه راتگرز" و همكارانش دريافتند كه دادن شوك هاي يك ثانيه اي به دم موش هاي نر براي مدتي كوتاه عملكرد را در يك تكليف آموخته تقويت كر و تراكم ارتباط هاي دندريت با ساير ياخته هاي عصبي را در موش هاي نر افزايش داد. اما در موش هاي ماده همين شوك عملكرد را خراب كرد و تراكم ارتباط ها را كاهش داد. يافتن چنين نتايجي از لحاظ اجتماعي نيز

پيامدهاي جالبي دارد. هر چه بيشتر كشف مي كنيم، بررسي تفاوت بالقوه ي محيط هاي بهينه ي يادگيري براي پسران و دختران ضرورت بيشتري مي يابد.

دسته ها : تفاوت ها

خواص دارويي سيب زميني

سيب زميني از جمله صيفي هايي است كه براي پوست مفيد است . اگر نواحي از چشم شما پف دارد مي توانيد يك عدد سيب زميني خام را به تكه هاي كوچك تقسيم كنيد و روي چشمهايتان بگذاريد. پف اطراف چشمهايتان برطرف خواهد شد. سيب زميني آب پز و درمان افسردگي:
بر اساس نتايج پژوهشي در امريكا، سيب زميني آب پز، با افزايش ترشح هورمون سروتونين (هورمون احساس خوشبختي) به درمان افسردگي و بد مزاجي كمك مي كند. (ورزش، نور كافي در خانه و محيط كار، (پرتوي خورشيد) روابط خوب اجتماعي، تغذيه مناسب به افراد افسرده كمك مي كند كه براي هميشه داروهاي افسردگي را كنار بگذارند.)
سيب زميني سرخ شده و پوسيدگي دندان:
بر اساس نتايج پژوهشي جديد، عادت به خوردن خوراكيهايي مانند: سيب زميني سرخ شده، در كار لعاب دهان ـ كه نقش محافظت از دندانها در برابر پوسيدگي را دارد ـ اختلال به وجود مي آورد. در اين پژوهش آمده است كه خواركيهاي حاوي كربوهيدرات موجب اسيدي شدن لعاب دهان مي گردد و زمينه را براي رشد ميكروبهاي عامل پوسيدگي دندان هموار مي كند و مواد معدني ميناي دندان را كاهش مي دهد.

زرشك ، داروي درمان ديابت و چاقي

 

نوعي داروي سنتي گياهي چين براي ديابت نوع 2 و لاغري مفيد است. در ادبيات چنين گفته شده، بربرين، كه در ريشه و ساقه بعضي از گياهان وجود دارد مي‌تواند قند خون بيماران ديابتي را كاهش دهد.به گزارش بي.بي.سي، حالا دانشمندان با آزمايش روي موش و جوندگان ديگر بدرستي اين نظر پي برده‌اند.

دانشمندان در نشريه ديابت نوشته‌اند ؛ بربرين وزن بدن حيوانات تحت آزمايش را نيز كم كرد يعني براي درمان چاقي نيز مي‌توان از آن استفاده كرد.
بربرين از جمله در زرشك وجود دارد كه مصرف آن در فرهنگ هاي مختلف از جمله براي درمان اسهال تجويز شده است.
گروهي بين‌المللي تاثير بربرين را در كاهش قند خون روي موشها آزمايش كردند و متوجه شدند خوردن آن باعث كاهش ميزان قند خون، كم شدن چربي‌هاي موجود در جريان خون و كاركرد بهتر انسولين در بدن مي‌شود و وزن بدن حيوان را كم مي‌كند.
پرفسور ديويد جيمز، رئيس برنامه تحقيقات ديابت و چاقي در موسسه گاروان، در سيدني، استراليا گفت: ما درباره درمان ديابت نوع دوم تحقيق مي‌كنيم كه علت بروز آن اختلال در كار انسولين است. ما حالا مدرك علمي داريم كه نشان مي‌دهد بربرين كمك مي كند انسولين خيلي بهتر كار كند.
بربرين كمك مي‌كند انسولين قند خون را كنترل كند اما به پاك كردن جريان خون از وجود چربي هم كمك مي‌كند و ما تصور مي‌كنيم كه همين امر باعث مي‌شود تا در كاهش وزن بدن هم موثر باشد

خواص معجزه اساي خاكشير

 

خاكشير داراي اسيدهاي چرب مانند اسيد لينوئيك،‌ لينولنيك،اولئيك،‌ پالمتيك و اسيد استئاريك است، همچنين در خاكشير اسانس روغن فراري وجود دارد كه داراي مواد بنزيل و ايزوسيانات است و سنگ كليه را دفع مي‌كند.

براي دفع سنگ كليه مي توان خارشتر، ‌خاكشير و ترنجبين را با هم مخلوط كرده و صبح ناشتا خورد.

خاكشير التيام دهنده زخم و جراحات، همچنين ادرار آور و تب بر است.

خاكشير التهاب كليه را برطرف كرده و صدا را باز مي كند .

براي از بين بردن كهير و التهابات پوستي از خاكشير استفاده كنيد.

از گلها و برگهاي گياه مي توان براي رفع بيماري ناشي از كمبود ويتامين C استفاده كرد .

براي برطرف كردن جوشهاي صورت كه به علت خوردن چربي و شيريني زياد ايجاد مي شود بايد جوشانده يك قاشق ترنجبين را با دو قاشق غذاخوري خاكشير مخلوط كرده و هر روز صبح ناشتا به مدت دو هفته آنرا ميل كنيد تا جوش‌ها از بين برود.

گفتني است، بعضي از افراد هنگامي كه خاكشير مي خورند ممكن است سردرد بگيرند، اين افراد بايد خاكشير را همراه با كتيرا مصرف كنند.

خواص دارويي زيتون

 

پزشكان و متخصصان تغذيه مي گويند كه زيتون اشتها را افزايش مي دهد. كساني كه مي خواهند لاغر شوند بهتر است زيتون شور بخورند.برگ زيتون فشار خون را كاهش مي دهد و جوشانده برگ آن درد دندان را تسكين مي دهد.
روغن زيتون علاوه بر كاهش كلسترول و جلوگيري از پيدايش عوارض عروقي، مانع رسوب كلسترول درون رگها و تنگ شدن آنها مي شود.
پزشكان مي گويند كه اگر روزي دو قاشق روغن زيتون بخوريد سلامت خود را تضمين مي كنيد.
بر اساس نتايج چندين پژوهش، زيتون به سبب داشتن ارزش غذايي بالا به رشد جنين در رحم كمك مي كند.
پژوهشگران مي گويند كه روغن زيتون سرشار از اسيدهاي چرب اشباع نشده است كه درمان زخم معده و بيماري هاي قلب و تصلب شرايين و تشكيل استخوان كودكان مؤثر است.
زيتون و روغن آن ميزان قند خون را تنظيم مي كند و خاصيت ضد سرطاني دارد.

تاثير روغن زيتون در بيماري ها

 

روغن زيتون و سرطان:

سرطان يكي از علل عمده مرگ و مير در كشورهاي توسعه يافته است. انواع سرطان رابطه نزديكي با رژيم غذايي دارد. در سرطان‌هاي روده‌ بزرگ و راست روده و پستان كاملاً مشخص شده كه نوع چربي مصرف شده، يكي از عوامل مهم در ايجاد اين سرطان‌هاست و مقدار چربي تأثير چنداني در بروز آنها ندارد.

مطالعات نشان داده كه روغن ‌زيتون ميزان آسيب‌هاي سرطاني را كاهش داده و تعداد تومورهاي توسعه يافته را به شكل آشكاري ‌كاهش مي دهد و اين تومورها تهاجم كمتر و درمان پذيري بيشتري دارند. اين اثر مربوط به وجود اسيد لينولئيك است كه يك اسيد چرب امگا 6 مي‌ باشد. اين اسيد چرب در توليد پروستاگلاندين‌هايي موثر است كه از ايجاد و توسعه تومورها جلوگيري مي كنند.

اكسيداسيون درون سلولي، عامل مهمي در ايجاد سرطان است و مواد آنتي اكسيدان موجود در روغن زيتون، مقاومت سلول‌ها را در برابر اكسيداسيون و سرطان افزايش مي‌ دهد.

روغن زيتون و فشار خون:

فشارخون بالا زماني تعريف مي ‌شود كه ميزان فشار خون به طور دائم بالاتر از 90/140 ميلي ‌متر جيوه باشد. مصرف روغن زيتون به صورت منظم، هر دو فشار خون سيستولي و دياستولي را كاهش مي‌ دهد و مقدار دوز داروهاي لازم براي كاهش فشارخون را در بيماران كم مي‌ كند.

روغن زيتون و بيماري‌هاي قلبي:

سخت شدگي ديواره‌ رگ‌هاي خوني در اثر تجمع كلسترول، با شيوه زندگي ارتباط مستقيم دارد. شيوه زندگي مجموعه‌اي از عادات فردي و ميزان فعاليت بدني و نوع رژيم غذايي است. پايين‌ترين ميزان مرگ و مير از بيماري‌هاي قلبي و عروقي در كشورهايي وجود دارد كه از روغن زيتون به عنوان تنها منبع چربي در رژيم غذايي خود استفاده مي‌ كنند. روغن زيتون به علت داشتن اسيدهاي چرب غيراشباع مي ‌تواند ميزان كلسترول خوب (HDL) را افزايش و كلسترول بد (LDL) را كاهش دهد و به اين ترتيب از رسوب كلسترول در رگ‌ها و سخت شدگي عروق جلوگيري مي ‌كند.

روغن زيتون و التهاب روماتيسمي:

التهاب روماتيسمي از بيماري‌هاي عفوني مزمن است كه در مفاصل ايجاد مي‌ شود. عوامل عفوني، ژن‌ها، هورمون‌ها و رژيم غذايي در بروز آن نقش دارند. مصرف منظم روغن زيتون باعث تسكين علائم اين بيماري مي ‌شود. افرادي كه ميزان كمي روغن زيتون مصرف مي ‌كنند، 5/2 برابر افرادي كه رژيم غذايي سرشار از اين روغن را دارند به التهابات روماتيسمي مبتلا مي ‌شوند. مكانيسم اين عمل هنوز مشخص نشده است، ولي اين اثر احتمالاً به آنتي اكسيدان‌هاي موجود در روغن زيتون مربوط مي ‌شود.

روغن زيتون و دستگاه گوارش:

روغن زيتون، صفرا بر است و باعث تخليه كيسه صفرا مي‌ شود، به اين ترتيب كه انقباض كيسه صفرا و توليد نمك‌هاي صفراوي را در كبد تحريك كرده و در نتيجه دفع كلسترول را از طريق صفرا افزايش مي‌ دهد و از ايجاد سنگ‌هاي صفراوي جلوگيري مي ‌كند.

روغن زيتون به علت داشتن سيتواسترول‌ها مانع جذب كلسترول در روده كوچك مي‌ شود و جذب عناصر معدني مثل كلسيم، منيزيم و آهن را افزايش مي‌‌ دهد.

روغن زيتون ملين است و از يبوست جلوگيري مي‌ كند همچنين اين روغن، انگل‌ها و كرم‌هاي روده را از بين مي ‌برد.

روغن زيتون و احساس درد:

ماده‌اي به نام اوله آكانتال در روغن زيتون وجود دارد كه اثري مشابه قرص‌هاي مسكن مانند ايبوپروفن در كاهش درد دارد.

آنزيم‌ مخصوصي در بدن وجود دارد كه سبب آغاز درد مي ‌شود و ماده اوله آكانتال جلوي فعاليت اين آنزيم را مي ‌گيرد، در نتيجه فرآيند احساس درد متوقف مي‌ شود. با مصرف روزانه 50 گرم روغن زيتون، حدود 9 ميلي ‌گرم اوله آكانتال به بدن مي ‌رسد، اين مقدار يك دهم ميزان داروي ايبوپروفني است كه براي كاهش درد يك فرد بزرگسال تجويز مي‌ شود.

روغن زيتون و چاقي:

در كشورهاي غربي، چاقي مشكل بزرگ سلامت مردم است، زيرا ميزان كالري دريافتي از طريق غذاهاي مختلف افزايش يافته، ولي ميزان فعاليت روز به روز كاهش مي ‌يابد، در نتيجه چاقي اتفاق مي ‌افتد.

روغن زيتون مانند ساير چربي‌ها، 9 كيلو كالري انرژي دارد و به نظر مي‌ رسد كه مصرف آن باعث چاقي مي ‌شود. ولي ثابت شده رژيم غذايي غني از روغن زيتون بيشتر از غذاهاي كم چرب به كاهش وزن كمك مي‌ كند. در واقع آنچه در بروز چاقي مؤثر است، نوع چربي مصرف شده است، نه مقدار چربي موجود در غذا.

از طرفي روغن زيتون كشش ماهيچه‌هاي حلقوي را در پايين معده كاهش مي‌ دهد و در حركت توده غذا به سمت روده تأخير ايجاد مي‌ كند، در نتيجه محتويات معده به آهستگي و به تدريج وارد دوازده مي ‌شود و احساس سيري مدت بيشتري طول مي ‌كشد و با كاهش اشتها فرد مي‌ تواند غذاي كمتري مصرف كند.

روغن زيتون و تغذيه نوزاد:

رشد نوزاداني كه مادران آنها روغن زيتون مصرف مي ‌كنند، از نظر قد و وزن و رفتارهاي روان شناختي بهتر است. همچنين نوزاد براي جلوگيري از اكسيداسيون مواد در اثر ورود اكسيژن هوا، به ويتامين E نياز دارد. اگر چه ميزان اين ويتامين در روغن زيتون زياد نيست، ولي براي جلوگيري از اثرات اكسيداسيون كافي است.

اين ويتامين در مدت شيردهي در پستان‌ها تغليظ مي‌ شود و مادر بايد ذخيره كافي از آن را در بدن خود داشته باشد تا مقدار مورد نياز اين ويتامين براي نوزاد در شير ترشح شود.

مصرف ميزان كافي ويتامين E در نوزادان داراي نارسايي لوزالمعده و كليه ضروري است. به علاوه روغن زيتون، اسيدهاي چرب مورد نياز براي رشد نوزاد را فراهم مي‌ كند و نسبت اسيد لينولئيك به اسيد لينولنيك آن مشابه شير مادر است.

مصرف روغن زيتون در سنين رشد، سبب بهبود حافظه و بالا رفتن قدرت يادگيري در كودكان مي ‌شود.

روغن زيتون و پيري:

بسياري از بيماري‌هاي دورام پيري مثل پوكي استخوان و آلزايمر تحت تأثير رژيم غذايي قرار دارند.

روغن زيتون با كمك به جذب كلسيم، باعث رسوب آن در استخوان‌ها شده و از پوكي استخوان جلوگيري مي‌ كند.

روغن زيتون از بروز فراموشي و آلزايمر در افراد مسن جلوگيري مي‌ كند، ولي مكانيسم عمل آن ناشناخته است. به نظر مي ‌رسد اسيدهاي چرب غيراشباع موجود در روغن زيتون مي‌ تواند باعث حفظ ساختار غشاي سلول‌هاي مغزي شوند.

فرآيند پير شدن در انسان با آسيب‌ تدريجي و تغيير ساختمان پوست همراه است. تغييرات پوست مثل ضخيم شدن و از دست دادن قابليت ارتجاعي لايه‌هاي پوست، به علت تجمع كلاژن باعث مي‌ شود كه پوست در برابر عوامل خارجي مثل تشعشات خورشيدي كه راديكال‌هاي آزاد را ايجاد مي‌ كنند حساس شده و روند پيري تسريع شود. مواد آنتي اكسيدان خصوصاً ويتامين E موجود در روغن زيتون از ايجاد راديكال‌هاي آزاد و فرآيند اكسيداسيون در سلول‌هاي پوستي و ايجاد سرطان‌هاي پوست جلوگيري مي‌ كند و كمك مي ‌كند تا سلول‌هاي پوست انعطاف‌ پذيري خود را حفظ كرده و عوارض پيري ديرتر ظاهر شود.

روغن زيتون و پوست:

ويتامين E موجود در روغن زيتون براي حفظ سلامت و زيبايي پوست و مو ضروري است. مصرف مداوم آن، پوست را شاداب نگه مي ‌دارد. ماساژ پوست با روغن زيتون، تعريق را كاهش داده و مژه و ابرو را تقويت مي ‌كند. كمپرس پوست با روغن زيتون در موارد آفتاب‌ زدگي و سرمازدگي ، گزش مار و عقرب و نيش حشرات باعث التيام آن مي‌ شود. همچنين سوزش و درد ناشي از سوختگي را تسكين داده و از بروز تاول جلوگيري مي ‌كند.

براي برطرف كردن خشكي و ترك پوست مي ‌توان از مخلوط روغن زيتون با گليسيرين به نسبت مساوي استفاده كرد.

به گزارش ورد آي تي , دسترسي به اينترنت اكنون به اندازه غذا خوردن،‌نوشيدن و يا نفس كشيدن مهم است بر اساس مطالعه سيسكو بر روي دانشجويان سه كالج، آنها ادعا كرده اند كه بدون اينترنت نمي توانند زندگي كنند. بر اساس اين مطالعه كه با نظر سنجي از دانشجويان كالج و متخصصان(كارمندان) در محدوده سني 30 سال و يا كمتر در 14 كشور دنيا انجام پذيرفته است. از هر 3 دانشجوي كالج و كارمند در سطح جهاني يك نفر آنها(33 درصد) بر اين باور است كه اينترنت به عنوان يك منبع براي نسل بشر همانند هوا،‌آب، غذا و مسكن مهم است. 49 درصد از دانشجويان مورد مطالعه و 47 درصد از متخصصان معتقد بودند كه اينترنت خيلي نزديك به همان سطح از اهميت(همانند آب و غذاست) است.

بيش از نيمي از پاسخ دهندگان(55 درصد از دانشجويان و 62 درصد از متخصصان) اظهار كردند كه نمي توانند بدون اينترنت زندگي كنند و آن را به عنوان بخش جدايي ناپذير زندگي خود مي دانند.جالب آن است كه اكثر دانشجويان پاسخ دهنده تقريبا از هر سه نفر ‌دونفر(64 درصد) اظهار داشته اند اگر مجبور شوند از بين يك ماشين و اينترنت يكي را انتخاب كنند، ‌اينترنت را انتخاب خواهند كرد.

اينترنت پيشگام تر از عشق و دوستي

دو نفر از هر پنج نفر از دانشجويان در سطح جهاني (40 درصد) گفته اند كه اينترنت از قرارملاقات هاي عاشقانه، بيرون رفتن با دوستان و گوش دادن به موزيك مهمتر است.

اين درحالي است كه نسل قبلي فرد اجتماع گرا را ترجيح مي داد، نسل جديد بيشتر به سوي تعاملات آنلاين تمايل دارد. بيشتر از يك نفر در هر چهار نفر(27 درصد) دانشجويان مورد مطالعه در سطح جهاني اظهار داشته اند كه بروزرساني اكانتشان در فيس بوك مهمتر از مهماني رفتن،‌ قرار ملاقات عاشقانه گذاشتن، گوش دادن به موسيقي و يا بيرون رفتن با دوستان است.

دو نفر از هر سه نفر(66 درصد) و بيش از نيمي از كاركنان(58 درصد) با استناد به يك دستگاه بي سيم(لب تاپ،‌تلفن هوشمند، تبلت) اظهار داشته اند كه مهمترين تكنولو‍ژي در زندگي شان است.

تلفن هاي هوشمند روند رو به رشدي را نسبت به دسكتاپ داشته اند. 19 درصد از دانشجويان اعلام كرده اند كه تلفن هاي هوشمند مهمترين وسيله جهت فعاليت هاي روزانه شان است اين در حالي است  كه فقط 20 درصد اعلام كرده اند كه دسكتاپ برايشان مهمتر است اين مورد نشان مي دهد كه نسل بعدي از  فارغ التحصيلان كه به عنوان نيروي كار وارد جامعه خواهند شد استفاده قابل توجهي از گوشي هاي هوشمند خواهند كرد.

دفاتر كاري و رسانه هايي كه فراموش خواهند شد

با توجه به اين مطالعه يكي از نياز هايي اساسي هر محل كاري اتصال به اينترنت است بنابراين دفتر كار مي تواند هر جايي باشد در خانه و يا در اماكن عمومي. نسخه 2010 اين مطالعه نشان مي دهد كه 3 نفر از هر پنج نفر در سطح جهاني(60 درصد) دفاتر كاري را براي خلاقيت و بهره وري ضروري نمي دانند.

اين مطالعه نشان مي دهد كه محبوبيت تلويزيون درميان دانشجويان و كارمندان جوان در مقابل لب تاپ ها و‌گوشي هاي هوشمند در حال كاهش است به گونه اي كه كمتر از يك نفر از هر ده  نفر(6 درصد) دانشجو  و كارمند(8 درصد) اظهار داشته است كه تلويزيون مهمترين تكنولوژي در زندگي روزانه اش است. به دليل در دسترس بودن برنامه هاي تلويزيون بر روي گوشي هاي تلفن انتظار مي رود اين روند بيشتر كاهش يابد.

فقط يك نفر از هر 25 نفر از دانشجويان و كارمندان(4 درصد) مورد مطالعه در سطح جهاني اظهار داشته اند كه روزنامه مهمترين وسيله براي دسترسي آنها به اطلاعات است. يك نفر از هر پنج نفر از دانشجويان(21 درصد) در دوسال گذشته و يا تا بحال(به غير از كتب درسي) از كتابفروشي ها كتابي نخريده اند. تقريبا از هر 10 نفر 9 نفر از دانشجويان(91 درصد) و 81 درصد از كارمندان در سطح جهاني اظهار داشته اند كه در فيس بوك اكانت دارند و 81 درصد از دانشجويان و 73 درصد از كارمندان صفحه خود را در فيس بوك حداقل روزانه يك بار چك مي كنند. يك نفر از هر سه نفر(33درصد)  از آنها اظهار داشته كه حداقل پنج بار در روز صفحه خود را چك مي كند.

دانشجويان اعلام كرده اند كه به هنگام  انجام پروژه ها و يا تكاليف به دليل وقفه هاي  آنلاين(همانند فرستادن پيام هاي فوري، بروزرساني در شبكه هاي اجتماعي،‌. پاسخ دادن به تلفن) فعاليت اصلي خود را متوقف مي كنند. در يك ساعت مشخص،‌4 نفر از پنج (84 درصد) از دانشجويان اعلام كرده اند كه تنها يك بار در اجراي فعاليتشان وقفه بوجود آمده است. تقريبا يك نفر از هر پنج نفر از دانشجويان(19 درصد) كه شش بار يا بيشتر و به طور متوسط هر 10 دقيقه يكبار در اجراي فعاليتشان وقفه بوجود آمده است. يك نفر از هر 10 نفر(12 درصد) اذعان داشته  تعداد دفعاتي را كه باعث وقفه شده است را در حالي كه سعي مي كرده بر روي انجام پروژه اش تمركز كند از ياد برده است.

وقتي مرز بين زندگي و كار باريك تر مي شود

مرزهاي ميان زندگي شخصي و كار در حال نازك شدن است از هر 10 كارمند 7 نفر مديران و يا همكاران خود را به عنوان دوست در فيس بوك اضافه كرده اند كه اين نشان دهنده فروپاشي مرزهاي جدا از هم كار و زندگي خصوصي افراد است. به دلايل فرهنگي در آمريكا در صد كمتري از افراد مديران و همكاران خود را به عنوان دوست در فيس بوك اضافه كرده اند(تنها 1 نفر از هر چهار نفر(23 درصد) مديران و همكاران خود را به ليست دوستان اضافه كرده اند. گرچه دو نفر از هر پنج نفر همكاران خود را به ليست دوستان خود اضافه كرده اند).

در كارمنداني كه از توييتر استفاده مي كنند، ‌بيشتر از دو نفر از هر نفر (68درصد) فعاليت هاي توييتري مدير و يا همكارانشان را دنبال مي كنند؛ 42 درصد فعاليت هر دو (مدير و همكارانش) را دنبال مي كند در حالي كه يك نفر از هر سه نفر (32 درصد) ترجيح مي دهد تا زندگي شخصي اش خصوصي بماند.

منبع : Siliconrepublic

مترجم :  آقاي محسن مهدي فر

يك كاربر اينترنت ، در هر بار مراجعه به يك سايت ، اثراتي از آن سايت را در رايانه خود مي‌پذيرد . مهم‌ترين ردپايي كه رفتار اينترنتي شما به جا مي‌گذارد ، كوكي‌ها هستند . همان‌گونه كه قبلا نيز گفته‌ايم ، كوكي‌ها فايل‌هايي متني هستند كه رفتار هر سايت را با شما مشخص مي‌كنند .

به گزارش ورد آي تي و به نقل از ايران ويكي , فرض كنيد به صفحه گوگل مراجعه مي‌كنيد و صفحه گوگل را به دلخواه خود ، شخصي مي‌كنيد . شخصي كردن صفحه سايت‌ها به مجموعه اقداماتي گفته مي‌شود كه صفحه يك سايت را به ميل خود تغيير دهيد . از اين رو در مراجعه‌هاي بعدي ، سايت شخصي شده ، همانند آخرين تنظيمات مشخص شده توسط شما ظاهر مي‌شود ، چرا كه تنظيمات شما در يك كوكي ذخيره شده است . . .

سايت با مراجعه به كوكي‌هاي رايانه شما، در مي‌يابد كه شما قبلا از آن بازديد كرده‌ايد و تغييراتي را در صفحه آن به وجود آورده‌ايد. بنابراين اين تغييرات دوباره اعمال مي‌شود.

البته اين مهم‌ترين و تنها يكي از ده‌ها كاربردهاي كوكي‌هاست.

وقتي در يك فروشگاه اينترنتي از اين صفحه به آن صفحه مي‌رويد و كالا انتخاب مي‌كنيد، كالاهاي انتخابي شما با بسته شدن صفحه از سبد خريد حذف نمي‌شوند، چرا كه اين فهرست در يك كوكي و در رايانه شما ذخيره شده است. بنابراين مي‌توان گفت كوكي‌ها به ذات مفيد هستند اما بايد رويكرد محتاطانه‌اي نسبت به آن‌ها اتخاذ كرد.در كنار كوكي‌ها، تاريخچه مرورگر، فايل‌ها Temporary يا موقت، فيلد‌هاي متني پر شده، كلمات عبور و غيره نيز رد پاهايي هستند كه با هر مراجعه شما به اينترنت، در رايانه باقي مي‌مانند.

دلايل گوناگوني وجود دارد كه اين اطلاعات را در رايانه حفظ كنيم. با اين كار در مراجعه‌هاي بعدي، كار سريع‌تر پيش مي‌رود، صفحه‌ها سريع‌تر بارگذاري مي‌شوند، به سادگي مي‌توانيد صفحاتي را كه قبلا بازديد كرده‌ايد مرور كنيد اما همچنان متخصصان امنيت تاكيد دارند كه اين اطلاعات نبايد در رايانه باقي بمانند، مگر اين كه كاربر ريسك‌هاي اين كار را بداند و آن‌ها را بپذيرد.

به عنوان مثال، تبليغات اولين تيري است كه با كمي كار در اينترنت شما هدف قرار داده مي‌شويد. بيشتر سايت‌ها با موتورهاي جست‌وجو مانند گوگل، ياهو، بينگ و … پيوند محكمي دارند. جست‌وجوي يك كلمه و مراجعه به چند سايت، حاكي از علاقه‌مندي‌ها و يا نيازهاي شماست.

موتورهاي جست‌وجو با رديابي كردن شما در جست‌وجوها، تبليغات متناسب با شما را در سايت‌هاي هم‌پيمانش نمايش مي‌دهند و هميشه مي‌توانند در تصميم‌گيري‌هاي شما تاثيرگذار باشند. اين خطر بسيار جدي، يكي از كم‌خطرترين آثار رديابي شدن در اينترنت است!

مهم‌ترين كار براي جلوگيري از اين چنين خطراتي، ممانعت از قبول كوكي‌هاي سايت‌هاست اما در بسياري از اوقات نيز مجبور به پذيرفتن كوكي‌هاي خواهيم شد.در اين صورت، بايد در اولين فرصت يعني به محض خارج شدن از مرورگر، كوكي‌ها و ديگر آثار باقي مانده را حذف كنيد.تقريبا همه مرورگرها مي‌توانند اين كار را به طور خودكار انجام دهند.

در مرورگر فايرفاكس مي‌توانيد با رفتن به مسيرTools > Options > Privacy اين تنظيمات را بيابيد. پس از فعال كردن گزينه Clear History After… مي‌توانيد با استفاده از دكمه Settings تنظيمات دقيق‌تري اعمال كنيد.

در مرورگر IE از مسير Internet options > General به اين تنظيمات خواهيد رسيد. با فعال كردن گزينه Delete Browsing History on Exit و استفاده از دكمه تنظيمات، ردپاي وبگردي‌هاي خود را در اين مرورگر به محض خروج از محيط آن پاك كنيد.دقت داشته باشيد كه فايل‌ها و اطلاعات ذخيره شده در مرورگرها، سرعت كار شما را بيشتر مي‌كنند اما اين افزايش سرعت به قدري اندك است كه به سادگي مي‌توان از آن چشم‌پوشي كرد.

در صورتي كه به يك سايت علاقه‌مند شده‌ايد، به جاي اين كه از طريق مراجعه به تاريخچه مرورگر آن را بيابيد، آن را در فهرست سايت‌هاي مورد علاقه خود قرار دهيد كه به هيچ وجه قابل رديابي شدن نيست.براي مديريت كلمات عبور و عبارات متني فيلدها، بهتر است از افزونه‌هاي مديريت كلمه عبور مانند LastPass استفاده كنيد.

اين نوع افزونه‌ها علاوه بر اين كه كلمات عبور شما را در محيطي ايمن حفظ مي‌كنند، مي‌توانند كلمات عبور مستحكمي نيز براي شما انتخاب كنند و شما را نيز از شر Key Loggerهاي سنتي در امان نگه دارند، چرا كه ديگر براي ورود به يك سايت، مجبور به وارد كردن كلمه عبور با استفاده از صفحه كليد نخواهيد بود.

كاربراني كه عضو سايت فيس بوك هستند بايد بدانند كه حتي بعد از خروج از اين سايت هم ردگيري شده و اعمالشان در فضاي مجازي تحت نظر قرار مي گيرد.


فيس بوك از همان ابتداي راه اندازي توجهي به لزوم حفظ حريم شخصي كاربران نداشته و هميشه در تلاش بوده با جمع آوري اطلاعات مربوط به نحوه استفاده كاربرانش از اين سايت به كسب درآمد بپردازد و اطلاعات ارزشمند مربوط به عادات كاربري افراد را جمع آوري و به تناسب مورد استفاده و بهره برداري قرار دهد.

نيك كوبريلوويچ يكي از هكرهاي شناخته شده روس بعد از مدتها آزمايش و بررسي فيس بوك به اين نتيجه رسيده كه كوكي‌هاي ردگيري مربوط به سايت فيس بوك حتي بعد از خروج كاربران از اين سايت فعال باقي مانده و پاك نمي شوند.

وظيفه اين كوكي ها ردگيري اقدامات كاربر در فضاي مجازي است.

بر اساس يافته هاي اين هكر تا زماني كه اطلاعات كاربري فرد در اين كوكي ها موجود باشد و كاربر آنها را پاك نكند، فيس بوك مي تواند به ردگيري و جاسوسي از افراد ادامه دهد و اين مساله اي است كه حتي بسياري از متخصصان امنيتي و كاربران حرفه اي رايانه ها هم از آن اطلاع ندارند.

هكر ياد شده اطلاعات دقيق تري در اين زمينه را در وبلاگ خود منتشر كرده است. تاكنون فيس بوك و مديران آن بارها از سوي كاربران و سازمان هاي مدافع حقوق مدني افراد و حتي دولت ها به علت نقض حريم شخصي تحت تعقيب و پيگرد قضايي قرار گرفته است.

منبع :
آي‌تي ايران

22 بهمن و تاثيرات داخي و خارجي آن

 پيروزي انقلاب اسلامي ايران در بيست و دوم بهمن ماه سال 1357 نه تنها يك پيروزي بزرگ در داخل كشور محسوب مي شد بلكه بسياري از تحليلگران بين المللي از آن به عنوان يك زلزله تاريخي و البته تاريخ ساز در كل جهان ياد كرده اند.

22 بهمن

 

از منظر داخلي، تاثيرگذاري پيروزي انقلاب اسلامي بر جامعه ايران انكارناپذير است، چراكه اولا اين اتقلاب مثل هر انقلاب ديگر جامعه مرجع را دستخوش يك تحول عظيم كرد و ثانيا به آحاد جامعه اين حس اعتماد به نفس را داد كه "اگر بخواهيم، مي توانيم". از طرف ديگر، روي كار آمدن نظامي با نام دين، آن هم براي جامعه اي كه عمدتا از طيف هاي مذهبي تشكيل شده است، خود به خود موجب بروز تاثيرات و تغييراتي در كردار و رفتارهاي آحاد اين جامعه خواهد شد.

يكي ديگر از وجوه تاثيرگذاري انقلاب اسلامي ايران در سال 57 بر عرصه داخلي، فراهم آمدن فرصتي براي مردم بود تا نه تنها با نظردهي در مورد قانون اساسي بتوانند نقشي تعيين كننده درباره آينده كشور و اداره امور جامعه ايفا كنند بلكه با مشاركت در انتخابات هايي كه در همان قانون اساسي پيش بيني شده بود، بتوانند نقش خود در اداره كشور را استمرار ببخشند.

ايجاد و تقويت روحيه خودباوري، تقويت روحيات استقلال طلبانه در نتيجه‌ي نفي سلطه استكبار، بالا بردن حس اعتماد به نفس در بين اقشار مختلف مردم و اعتقاد آنها به توانايي ها و قابليت هاي خود، امكان تجربه همزمان وجود يك نظام ديني و يك نظام مردم سالار و ايجاد فرصت براي مشاركت مستقيم و غير مستقيم اقشار مختلف جامعه در اداره امور كشور، از جمله آثار و نتايج پيروزي انقلاب اسلامي در عرصه داخلي كشور محسوب مي شود.

اين نكته مهم را نيز نبايد از نظر دور داشت كه انقلاب اسلامي كه در سال 57 رخ داد، نه تنها موجب بروز تحول در آن مقطع از تاريخ اين كشور شد بلكه توانست به سابقه دو هزار و پانصد ساله نظام شاهنشاهي و پادشاهي در ايران خاتمه دهد

اين نكته مهم را نيز نبايد از نظر دور داشت كه انقلاب اسلامي كه در سال 57 رخ داد، نه تنها موجب بروز تحول در آن مقطع از تاريخ اين كشور شد بلكه توانست به سابقه دو هزار و پانصد ساله نظام شاهنشاهي و پادشاهي در ايران خاتمه دهد و نظامي متفاوت با آنچه ايران در طول تاريخ خود تجربه كرده بود بنيان بگذارد.

انقلاب،شاه رفت

اما انقلاب ملت ايران در سال 57 تاثيرات خارجي زيادي نيز با خود به همراه داشت؛ از جمله آنكه، موجب شد تا معادلات جهان براي تصاحب كشورمان كاملا تغيير كند و سياست هاي استعمارگرايانه غرب در قبال اين كشور زير سوال برود.

ايران همواره به دليل موقعيت جغرافيايي و ژئوپولتيك خود مورد توجه كشورهاي غربي بويژه ايالات متحده آمريكا قرار داشته و تا پيش از پيروزي انقلاب اسلامي، يكي از استراتژي هاي اين كشورها در قبال ايران اين بود كه ضمن وابسته كردن اين كشور به غرب، قواي نظامي آن در منطقه را تقويت كنند تا بدين ترتيب بتوانند از اين كشور به عنوان يكي از متحدان و مهره هاي خود در منطقه بهره ببرند چراكه در اينصورت، هم از منابع طبيعي اين كشور بهره لازم را مي بردند و هم از قدرت بالاي نظامي و تسليحاتي آن براي ساكت نگه داشتن ديگر كشورهاي منطقه استفاده مي كردند.

اما با پيروزي انقلاب اسلامي در ايران، نه تنها آمريكا مطلوبترين شرايط جغرافيايي، اقتصادي و نظامي را در يكي از حساسترين مناطق جهان كه مرزهاي طولاني با رقيب ديرينه اش يعني دولت شوروي داشت، از دست مي‌‌داد بلكه امواج اين انقلاب، رژيم هاي وابسته به غرب را در ممالك اسلامي و بلاد عربي متزلزل و نگران كرده بود.

از سوي ديگر، شعار "نه شرقي نه غربي" به يكي از شعارهاي اصلي انقلاب اسلامي تبديل شده بود و همين مساله نشان مي داد كه اين انقلاب عزم خود را براي نفي استكبار و استعمار خارجي جزم كرده است

همچنين، همزمان با ايران، رژيم وابسته به آمريكا در نيكاراگوئه سرنگون شد و در افغانستان، دولت شوروي ناگزير از كودتاي خونين و سپس لشكركشي و اشغال اين كشور شد تا حركت اسلامي را مهار كند. در عراق نيز، كودتاي صدام حسين با همين هدف شكل گرفت و مردم لبنان و فلسطين نيز پيروزي انقلاب ايران را جشن گرفتند و جهاد خويش را در شكلي نوين و ملهم از انقلاب اسلامي آغاز كردند. در چنين شرايطي بود كه جنبش هاي اسلامي در مصر، تونس، الجزاير، سودان، عربستان و تركيه هم احيا شدند تا انقلاب اسلامي خيلي زود تاثيرات برون مرزي خود را نشان داده باشد.

انقلاب

از سوي ديگر، شعار "نه شرقي نه غربي" به يكي از شعارهاي اصلي انقلاب اسلامي تبديل شده بود و همين مساله نشان مي داد كه اين انقلاب عزم خود را براي نفي استكبار و استعمار خارجي جزم كرده است. در شرايطي كه غالب حاكميت دنيا بر دو قدرت بلوك شرق و بلوك غرب استوار بود، انقلاب اسلامي ايران با مطرح كردن شعار نه شرقي نه غربي خود، دوقطبي آن روزهاي جهان را به هم ريخت و حرف از قطبي مستقل به ميان آورد.

يكي ديگر از اثرات بين المللي انقلاب اسلامي ايران، مطرح كردن نظام جمهوري اسلامي به عنوان يك مدل براي حكومت ديني بود. جمهوري اسلامي كه از دو بال جمهوريت و اسلاميت تشكيل شده است، از يك سو بر راي مردم و اداره كشور بر اساس برپايي همه پرسي تكيه دارد و از سوي ديگر نشان مي دهد كه اين نظام، فارغ از ملاحظات، دستورات و قوانين دين اسلام نيست. بدين ترتيب وجود نظامي تحت عنوان جمهوري اسلامي، آن هم در كشوري با موقعيت ايران، مي توانست چالشي براي تئوري هاي غرب و شرق براي اداره كشورها محسوب شود.

تجديد بناي تفكر انقلابي بر مبناي دين، مطرح شدن اسلام به عنوان يك ايدئولوژي انقلابي، تلفيق موفقيت آميز رهبري سياسي و مذهبي، احياي اخوت اسلامي در ميان مسلمانان جهان در آن زمان، احياي روحيه گرايش به معنويت و ارزش هاي ديني در ميان مسلمانان جهان، احياي روحيه خودباوري و سلطه ستيزي در ميان ملت ها و نشان دادن قدرت ملت ها در برابر دولت ها، از جمله تاثيرات انقلاب اسلامي ايران در عرصه بين الملل بوده است؛ تاثيراتي كه امروز با بروز و ظهور بيداري اسلامي در بسياري از كشورهاي منطقه خاورميانه و شمال آفريقا شاهد استمرار آن در سطح جهان اسلام هستيم.

حسين هرمزي

دسته ها : اخبار روز
X