ويژگي هاي شهداي دفاع مقدس از منظر روايات
يكى از تأثيرات دفاع مقدس بر فرهنگ مهدويت، الگوسازى براى نسل منتظر و ياوران حضرت مىباشد. هر انقلاب، به ياران و همراهان فداكارى نياز دارد تا به كمكهاى فيزيكى و معنوى آن، انقلاب را به پيش ببرند.
حكومت جهانى حضرت مهدى عجل الله تعالىفرجه الشريف نيز از اين قاعده مستثنا نيست و مسلماً به كمك ياران و همراهى مخلصانه نياز دارد.
روايات، ويژگىهاى خاصى براى ياران حضرت ذكر مىكنند كه با تفكر در آنها و تشخيص ميزان انطباق خودمان بر اين ويژگىها، مىتوانيم بفهميم در اين مبارزه جهانى، چه جايگاهى داريم. آيا ما نيز در خيل سپاه حضرت هستيم يا مقابل آن حضرت، صف مىكشيم؟
برخى گمان مىكنند ويژگىهايى كه در روايات، براى ياران حضرت ذكر شده، ويژگىهايى كاملاً استثنايى است و اگر در روايات آمده است: «مردانى كه قلبهايشان چون پارههاى آهن است يا اين كه «هر مرد از آنها، قوت چهل مرد را دارند» يا رواياتى كه خبر از مناجاتهاى خالصانه در دل شبها و جنگيدن شجاعانه در روزها مىدهند، همه اينها را كسى نمىتواند دارا باشد؛ به ويژه در اين مقطع زمانى كه مردم غرق ماديات شدهاند و هركسى به فكر منافع شخصى خود است؛ ولى دفاع مقدس ما ثابت كرد حتى در عصرى كه عصر ظلم و ستم است، باز هم مىتوان اين ويژگىها را كسب كرد. به عبارتى ديگر رزمندههاى ما در طول جنگ، اين روايات را عملاً تفسير كردند و نشان دادند كه يارى حضرت در هر عصر و هر زمانى ممكن است؛ هر چند آن زمان، پر از گناه و معصيت باشد و بر تمام آن روايات مهر صحّت زدند.
شهداى ما، بهترين مصداق براى اين ويژگىها هستند؛ مصداقهايى كه سالهاى نه چندان دور در همين كوچههاى زمينى كنار ما زندگى مىكردند؛ ولىاكنون آسمانى شدهاند. شهداى ما، مصداق (يجاهدون فىسبيلالله) هستند؛ آنان نمونه بارز «زبرالحديد» هستند، مصداق بارز «من انصاره و اعوانه» هستند، آنان مصداق (اشدّاء علىالكفار رحماء بينهم) هستند، شهداى ما الگوهاى مناسبى براى مهدى باوران و مهدى ياوران هستند.
يكى از تأثيرات دفاع مقدس بر فرهنگ مهدويت، الگوسازى براى نسل منتظر و ياوران حضرت مىباشد. هر انقلاب، به ياران و همراهان فداكارى نياز دارد تا به كمكهاى فيزيكى و معنوى آن، انقلاب را به پيش ببرند
شهداى ما ويژگىهاى زيادى از ويژگىهاى ياران امام عصر عليهالسلام را داشتند كه در ذيل به دو نمونه از آنها اشاره مىكنيم.
روحيه شهادتطلبى و هديه جان در راه جانان، در جبههها موج مىزد؛ چون با آگاهى و بصيرتى كه داشتند، يقين پيدا كرده بودند پا در راهى گذاشتهاند كه حق است.
اگرما شنيدهايم مولاى متقيان، اميرموءنان در وصف ياران امام عصر عليه السلام مىفرمايد: «ياوران مهدى شهادت را مىطلبند و همواره آرزو دارند در راه خدا كشته شوند» دفاع مقدس ما اين واقعيت را ملموستر كرد و در معرض تماشاى خيل منتظران قرار داد، تا بتوانند شهادتطلب باشند.
اين كه شهيد زينالدين فرمانده دلاور لشكر علىابن ابىطالب عليه السلام در اولين برخوردها با همسرش مىگويد: «شما بايد بدانيد من قبلاً ازدواج كردهام. من با جبهه و جنگ ازدواج كردهام و شما همسر دوم من هستيد. انتهاى راه من، شهادت است و اگر جنگ تمام شود و من شهيد نشوم، هر كجا كه جنگ حق بر ضدباطل باشد، مىروم تا شهيد شوم نشان دهنده روحيه شهادتطلبى او و امثال او است.
برخى از شهدا، آن قدر شيفته شهادت بودند و با دعا و راز و نياز با خداوند و توسل به امام معصوم عليه السلام اين تمنا را داشتند و به سبب صفاى باطن خود، به اين معرفت رسيده بودند كه نحوه شهادت و زمان و مكان شهادت خودشان را مىدانستند و به رفقاى همرزم خود اعلام مى كردند؛ براى نمونه سردار رشيد اسلام، عبدالحسين برونسى فرمانده تيپ 18 جوادالائمه عليه السلام كه در رشادت و ايثارگرى زبانزد بود، قصه شهادتش آن قدر برايش روشن بود كه به همرزمهايش گفته بود: «اگر من در فلان تاريخ و فلان جا شهيد نشوم، به مسلمانى من شك كنيد». يكى از همرزمان او مىگويد: چند روز قبل از عمليات بدر، توى چادر فرماندهى نشسته بوديم.... يك دفعه گفت: «اخوان! اين عمليات، ديگه عمليات آخر منه...» پرسيدم: «حاجى! چى شده كه اين روزها همهاش از شهادت حرف مىزنى؟»... گريهاش كمى آرام گرفت. ادامه داد: «مطمئنم توى اين عمليات مهلتى را كه برام مقرر كردن تا روى اين زمين خاكى زندگى كنم. تموم مىشه؛ بايد برم.»
همچنين حاج قاسم ميرحسينى جانشين فرمانده لشكر ثارالله كه قبل از عمليات كربلاى چهار رفقايش نگران اين بودند كه آسيب نبيند، مىگفت: «نترسيد. توى اين عمليات شهيد نمىشوم. حتى مجروح هم نمىشوم.» ولى در شب عمليات كربلاى پنج اشاره به پيشانىاش كرد و گفت: «تير، اين جاى من مىخورد و من شهيد مىشوم»... و همان شد كه گفت.
اميرالمومنين عليه السلام فرمود: «همانا دل هر مردى از ايشان (ياوران مهدى) از پارههاى فولاد، محكمتر و استوارتر است. اگر به كوهها بگذرند، كوهها هم در هم فرو مىريزند.
امام صادق عليه السلام مىفرمايند: «راد مردانى كه قلوبشان سختتر از سنگ، چون پارههاى آهن است، بدون هيچ شك و ترديدى به ذات خداوند.
در اين دو روايت، صفاتى مانند مقاوم بودن، مبارز بودن، ايمان قوى و.... وجود دارد كه دفاع مقدس الگوهاى خوبى در اين زمينه معرفى مىكند. جاى جاىجبهههاى جنگ، رزمندهها حيدرگونه مىجنگيدند و خستگى به خود راه نمىدادند. خاطرات شهدا، پر است از نخوابيدنهاى متوالى و مبارزههايى كه با قلم قابل وصف نيستند.
مولاى متقيان، اميرموءنان در وصف ياران امام عصر عليه السلام مىفرمايد: «ياوران مهدى شهادت را مىطلبند و همواره آرزو دارند در راه خدا كشته شوند»
شهيد خرازى دهها بار مجروح مىشود و بنا به نقلى بعد از 27 بار مجروحيت به شهادت مىرسد. نقل شده است كه به سبب يكى از مجروحيتهايش دكتر 45 روز به او استراحت داده بود و او را به خانه آورده بودند. هنوز عصر نشده بود كه گفت: «بابا! من حوصلهام سر رفته» گفتم: «چه كار كنم؟» گفت: «من را ببريد سپاه تا بچهها را ببينم». بردمش، تا ساعت ده شب خبرىاز او نشد. ساعت ده تلفن زد و گفت: «من اهوازم، بىزحمت داروهايم را بدهيد يكى بياورد.»
شهيد مهدى باكرى در وصف پاسدار مىگويد: «پاسدار يعنى كسى كه كار كند و بجنگد؛ خسته نشود، نخوابد.» و واقعاً خودش هم همينطور بود. اينها همه نشانههاى استوارى آنان بود و اين استوارى و مقاومت و مجاهدت چقدر زيبا توسط شهدا در جاى جاى جبههها به نمايش گذاشته شد.
با توجه به اين كه فرهنگ مهدويت با بيانى مختصر به معناى «زندگى مهدوى و امام زمان پسندانه» مىباشد، يكى از جلوههاى زيباى اين زندگى، واكنش مقابل ظلم و ظالمان مىباشد. اين جلوه زيبا، در دوران جنگ تحميلى، بيشتر ظهور يافت؛ چرا كه ملت ايران، مقابل زورگويىهاى استكبار جهانى و همچنين مقابل دست نشانده استكبار در منطقه، خيزش عظيمى انجام داد. آحاد ملت ايران بسيج شدند.
اين خيزش، داراى يك پشتوانه بسيار قوى بود كه عبارت بود از عشق و علاقه مردم غيور ايران به امام عصر عليه السلام كه در قالب تبعيت از امام راحل رحمه الله عليه متجلى شد. اگر جنگ ما اين پشتوانه را نداشت، اصلاً قداست و معنويتى نداشت و ملت ايران به خوبى و از روى اشتياق وارد جبههها نمىشدند و جان خود را آگاهانه و عاقلانه و عاشقانه فدا نمىكردند
اين خيزش، داراى يك پشتوانه بسيار قوى بود كه عبارت بود از عشق و علاقه مردم غيور ايران به امام عصر عليه السلام كه در قالب تبعيت از امام راحل رحمه الله عليه متجلى شد. اگر جنگ ما اين پشتوانه را نداشت، اصلاً قداست و معنويتى نداشت و ملت ايران به خوبى و از روى اشتياق وارد جبههها نمىشدند و جان خود را آگاهانه و عاقلانه و عاشقانه فدا نمىكردند و اين چنين پاى در شط خون نمىگذاشتند. فرهنگ مهدويت به جبههها رونق مىبخشيد و دفاع مقدس نيز با جلوههاى متنوع خود، فرهنگ مهدويت را پربارتر و عميقتر كرد.
انشاءالله خداوند به ما و تمام منتظران واقعىتوفيق عنايت فرمايد تا با تأسى به سيره عملى شهدا كه ياران آخرالزمانى امام عصر عجل الله تعالى فرجه الشريف مىباشند، زمينه ظهور حضرتش را بيش از پيش فراهم كنيم.