معرفی وبلاگ
ما از خم پرجوش ولايت مستيم/ عهدي ازلي با ره مولا بستيم/ بنگر که وظيفه چيست در اين ميدان/ ما افسر جنگ نرم آقا هستيم/ وبلاگ فرهنگي مذهبي شهيدان عبوري مدیر وبلاگ احسان آزرده
دسته
لينك دوستان
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 316254
تعداد نوشته ها : 123
تعداد نظرات : 121
Rss
طراح قالب
GraphistThem241
رز سرخ

يك عمر به خدا دروغ گفتم و خدا هيچ گاه به خاطر دروغ هايم مرا تنبيه نكرد.

مي توانست، اما رسوايم نساخت و مرا مورد قضاوت قرار نداد.

هر آن چه گفتم باور كرد و هر بهانه اي آوردم پذيرفت.

هر چه خواستم عطا كرد و هرگاه خواندمش حاضر شد.

اما من هرگز حرف خدا را باور نكردم! وعده هايش را شنيدم اما نپذيرفتم.

چشم هايم را بستم تا خدا را نبينم و گوش هايم را نيز، تا صداي خدا را نشنوم.

من از خدا گريختم بي خبر از آن كه خدا با من و در من بود.

مي خواستم كاخ آرزوهايم را آن طور كه دلم مي خواهد بسازم

نه آن گونه كه خدا مي خواهد. به همين دليل اغلب ساخته هايم ويران شد

و زير خروارها آوار بلا و مصيبت ماندم. من زير ويرانه هاي زندگي دست و پا زدم و از همه كس كمك خواستم. اما هيچ كس فريادم را نشنيد و هيچ كس ياريم نكرد. دانستم كه نابودي ام حتمي است.

با شرمندگي فرياد زدم خدايا اگر مرا نجات دهي، اگر ويرانه هاي زندگي ام را آباد كني با تو پيمان مي بندم هر چه بگويي همان را انجام دهم. خدايا! نجاتم بده كه تمام استخوان هايم زير آوار بلا شكست. در آن زمان خدا تنها كسي بود كه حرف هايم را باور كرد ومرا پذيرفت. نمي دانم چگونه اما در كمترين مدت خدا نجاتم داد. از زير آوار زندگي بيرون آمدم و دوباره احساس آرامش كردم. گفتم: خداي عزيز بگو چه كنم تا محبت تو را جبران نمايم.

گل رز

خدا گفت: هيچ، فقط عشقم را بپذير و مرا باور كن و بدان در همه حال در كنار تو هستم.

گفتم: خدايا عشقت را بپذيرفتم و از اين لحظه عاشقت هستم. سپس بي آنكه نظر خدا را بپرسم به ساختن كاخ رويايي زندگي ام ادامه دادم.

اوايل كار هر آن چه را لازم داشتم از خدا درخواست مي كردم و خدا فوري برايم مهيا مي كرد. از درون خوشحال نبودم.

نمي شد هم عاشق خدا شوم و هم به او بي توجه باشم. از طرفي نمي خواستم در ساختن كاخ آرزوهاي زندگي ام از خدا نظر بخواهم زيرا سليقه خدا را نمي پسنديدم. با خود گفتم اگر من پشت به خدا كار كنم و از او چيزي در خواست نكنم بالاخره او هم مرا ترك مي كند و من از زحمت عشق و عاشقي به خدا راحت مي شوم.

پشتم را به خدا كردم و به كارم ادامه دادم تا اين كه وجودش را كاملاً فراموش كردم. در حين كار اگر چيزي لازم داشتم از

رهگذراني كه از كنارم رد مي شدند درخواست كمك مي كردم.

عده اي كه خدا را مي ديدند با تعجب به من و به خدا كه پشت سرم آماده كمك ايستاده بود نگاه مي كردند و سري به نشانه تاسف تكان داده و مي گذشتند. اما عده اي ديگر كه جز سنگ هاي طلايي قصرم چيزي نمي ديدند به كمكم آمدند تا آنها نيز بهره اي ببرند. در پايان كار همان ها كه به كمكم آمده بودند از پشت خنجري زهرآلود بر قلب زندگي ام فرو كردند.

همه اندوخته هايم را يك شبه به غارت بردند و من ناتوان و زخمي بر زمين افتادم و فرار آنها را تماشا كردم.

آنها به سرعت از من گريختند همان طور كه من از خدا گريختم. هر چه فرياد زدم صدايم را نشنيدند همان طور كه من صداي خدا را نشنيدم.

گل رز صورتي

من كه از همه جا نااميد شده بودم باز خدا را صدا زدم. قبل از آنكه بخوانمش كنار من حاضر بود. گفتم: خدايا! ديدي چگونه مرا غارت كردند و گريختند. انتقام مرا از آنها بگير و كمكم كن كه برخيزم.

خدا گفت: تو خود آنها را به زندگي ات فرا خواندي. از كساني كمك خواستي كه محتاج تر از هر كسي به كمك بودند.

گفتم: مرا ببخش. من تو را فراموش كردم و به غير تو روي آوردم و سزاوار اين تنبيه هستم. اينك با تو پيمان مي بندم كه اگر دستم را بگيري و بلندم كني هر چه گويي همان كنم. ديگر تو را فراموش نخواهم كرد.

خدا تنها كسي بود كه حرف ها و سوگندهايم را باور كرد. نمي دانم چگونه اما متوجه شدم كه دوباره مي توانم روي پاي خود بايستم و به زودي خداي مهربان نشانم داد كه چگونه آن دشمنان گريخته مرا، تنبيه كرد.

گفتم: خدا جان بگو چگونه محبت تو را جبران كنم.

خدا گفت: هيچ، فقط عشقم را بپذير و مرا باور كن و بدان بي آنكه مرا بخواني هميشه در كنار تو هستم.

گفتم: چرا اصرار داري تو را باور كنم و عشقت را بپذيرم.

گفت: اگر مرا باور كني خودت را باور مي كني و اگر عشقم را بپذيري وجودت آكنده از عشق مي شود. آن وقت به آن لذت عظيمي كه در جست و جوي آني مي رسي و ديگر نيازي نيست خود را براي ساختن كاخ رويايي به زحمت بيندازي. چيزي نيست كه تو نيازمند آن باشي زيرا تو و من يكي مي شويم. بدان كه من عشق مطلق، آرامش مطلق و نور مطلق هستم و از هر چيزي بي نيازم. اگر عشقم را بپذيري مي شوي نور، آرامش و بي نياز از هر چيز. 


دسته ها : سخن با خدا
X